|
تلگرام کتاب بازها
اطلاع از آخرین اخبار کتابسرای اشجع
|
|
◄
روانشناسی رنگ ها همراه با کارت
با آزمایش انتخاب رنگ شخصیت خود را بهتر بشناسید
قيمت: 20,000 تومان
روانشناسی رنگها ماهیت شخصیت را از بین رنگ ها آشکار می سازد.
آزمون لوشر
خاکستری: گوشه گیری ، عدم فعالیت، بی تفاوتی
آبی: نیاز به آرامش کامل و خشنودی خاطر
سبز: پشت کار و استقامت
قرمز: داشتن آرزوهای بسیار تهور و قدرت اراده
شابك: 5-07-6104-964-978
قطع كتاب: وزيري
تعداد صفحات: 288
نوع جلد: جلد نرم(شوميز)
كيفيت اثر: چاپ تك رنگ، كاغذ تحرير، جلد ساده
سال چاپ: 1395
نوبت چاپ: 30
فيپا: روانشناسی، رنگ، شخصیت، رفتار، فکر
کد کالا: BK00005616
|
تعداد :
جلد
برای خرید یا سفارش کتاب باید ثبت نام کنید
ثبت نام بسيار ساده و در يك مرحله از طريق كادر سمت راست اين صفحه انجام مي شود
کتاب در انبار موجود است
بازگشت
|
کتاب روانشناسی رنگ ها همراه با کارت - با آزمایش انتخاب رنگ شخصیت خود را بهتر بشناسید ؛ ناشر: درسا ؛ مولف / نویسنده: ماکس لوشر ؛ مترجم: ویدا ابی زاده ؛
این کتاب در انبار فروشگاه آنلاین کتاب سرای اشجع در حال حاضر موجود است و شما همین الان می توانید با اطمینان این کتاب را بخرید.
امکان خرید اینترنتی کتاب برای تمام کاربران عضو سایت در سراسر ایران و جهان فراهم است. فروش کتاب به صورت سفارش تلفنی (ثبت سفارش از طریق تلفن) در این مرکز انجام می شود. امکان درخواست و تهیه کتاب از طریق پیامک هم وجود دارد. ارسال پستی کتاب با بسته بندی ویژه برای سراسر ایران و جهان از طریق پست و پیک تلفنی انجام می شود.
By Ashja Bookstore
کتابهای پیشنهادی
|
|
|
قدرت فکر 1
پژوهشی در زمینه بازسازی نیروی اندیشه، اراده و تلقین
|
|
|
در پناه او
یکصد حکایت فرزانگی درباره نور، شادمانی و عشق
|
|
|
|
|
|
بازاریابی
شیوه ها و تکنیک های کاربردی بازاریابی و فروش
|
|
|
|
|
☼ برگی از یک کتاب:
دوربین عکاسی ام را برداشتم و با مادر رفتم. دو سال بود که در دفتر یک مجله مشغول کار بودم. البته کار دفتری داشتم اما گاهی عکس و مطلب هم تهیه می کردم، یعنی از هر فرصتی استفاده می کردم که پیش سردبیر خودی نشان دهم. کار تهیه خبر را دوست داشتم. از کار دفتری بدم می آمد و فکر می کردم استعداد بیشتری دارم و نباید در دفتر کار کنم، اما سردبیر طور دیگری فکر می کرد و ترجیح می داد در امور دفتری انجام وظیفه کنم و مطالبی را که من تهیه می کردم برای او جالب نبود. جالب تر از آن این بود که نه من از رو می رفتم و نه سردبیر؛ بگذریم.
پس از طی مسافتی به منزل اقدس خانم رسیدیم. دختربچه ای درب را باز کرد و همراه دخترک به طرف زیرزمین خانه رفتیم. زیرزمین پر از کیسه های قند بود و حدود 7 الی 8 نفر خانم مشغول کار بودند. اقدس خانم حدوداً چهل سال داشت. پس از سلام و احوال پرسی مشغول کمک به آنها شدیم. صحبت با اطرافیان زود گل انداخت. از هر دری صحبت می کردند ... کم کم حوصله ام سر رفت. این جنگ هم کلافه کننده شده بود. اخبارش هم تکراری بود...
خط سوم را به خاطر بسپارید.
▼ تبلیغات
|